محمد رسول الله(ص)








بهمن 1393
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30  








جستجو





موضوعات


  • همه
  • بدون موضوع
  • عشاق محمّد(ص)
  • محمد(ص) خیر العالمین
  • پیامبر اعظم (ص)
  • ویژگی هاو شایستگی های پیامبراعظم (صلی الله علیه و آله و سلم)
  • سیره شناسی رسول خدا در حوزه بصیرت دینی
  • صلوات رمز محبت
  • پیامبران وآخرین پیامبر
  • پیامبر اعظم (ص)اسوه حسنه
  • محمد(صلی الله علیه و آله و سلم)پیامبری برای همیشه
  • افتخار پیامبر ما
  • پیامبر گرامی اسلام را آنگونه که بود، بشناسیم
  • سیرة رسول نور (صلی الله علیه و آله و سلم) در کلام وحی
  • بزرگ آل یا رسول الله
  • افتخارما پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)
  • محمد(ص) نورالعالمین
  • محمد حبیب الله
  • محمد (ص) پیام آور مهربانی
  • پیامبر رحمت (ص)
  • حدیث نبوی
  • نماز
  • تصویر زیبا از نام پیامبر(ص)
  • نبی جاویدان محمد(ص)
  • کلام جاوید
  • شهادت بانوی دوعالم ، فاطمه زهراء(س) بر پیروانش تسلیت
  • کلام جاوید
  • محمد صلی الله علیه و آله پیامبر صلح و دوستی
  • "ام ابیها"
  • حلول ماه رجب
  • میلاد نور مبارک
  • مبعث پیامبر نور و رحمت مبارک
  • رهروان پیامبر(ص)
  • شعبان ماه رسول خدا(ص)مبارک
  • (برندگان و بازندگان واقعی هجوم به یمن
  • طوفان جاهلیت (برندگان و بازندگان واقعی هجوم به یمن)
  • وفات حضرت خدیجه(س)
  • ولادت امام حسن مجتبی(علیه السلام) مبارک باد
  • احیای شبهای قدر
  • شهادت امام علی (علیه السلام)
  • عید فطردر کلام پیامبر(ص)
  • سبک زندگی اسلامی
  • پیامبر اعظم (ص) در کلام معصومین
  • اصول شیعه
  • سبحان الله
  • مناسبت ها
  • مساجد
  • زمینه های ظهور
  • عاشقانه های الهی
  • جمعه روز عشاق مهدی(عج)
  • دوستی با خدا
  • غدیر
  • محرم
  • یوسف زهرا
  • شکر خدا
  • #احادیث_معصومین
  • یا مهدی(عج)

  •  
      پیامبررحمت(ص) ...

     

    ويژگي ها و شايستگى های پيامبر اعظم(صلی الله علیه و آله و سلم)

    اى به ذکر روى تو، تسبیح گردان ماه و مهر وى به روز و شب جمالت را ثناخوان ماه و مهر

    در ميان مقامات اجتماعى، هيچ مقامى ارزشمندتر و در عين حال پيچيده ‏تر از منصب رهبرى نيست و تا فردى داراى مجموعه‏ اى از كمالات و سجاياى انسانى و محاسن اخلاقى نباشد، نمى‏ تواند شايسته اين مقام گردد، و به ديگر سخن: رهبر بايد داراى توده‏ اى از خوبيهاى متضاد باشد كه در هر مناسبتى از آنها بهره بگيرد مثلاً قاطعيت را با دور انديشى، درستى را با نرمى، شكوه را با درويشى، خوش بينى را با احتياط لازم، به هم آميزد، و با روانشناسى و موقع‏ شناسى كامل در هر فرصتى ابزار مناسب آن را به كار گيرد.

    اگر در رهبر يك سلسله صفات مثبت لازم است پيراستگى از يك رشته اوصاف منفى نيز دست كمى از لزوم صفات مثبت ندارد، مثلا آدمى كه تحمل انتقاد، و شنيدن عقيده مخالف را ندارد و در مشكلات فاقد شكيبايى لازم است و بر او روح «قبضه كردن مناصب و توقع اطاعت كور كورانه ديگران» حكم فرما است، رهبرى او زيانبار و فاجعه‏ انگيز است چه بهتر به اصلاح خويش بپردازد، آنگاه درباره «قيادت» بينديشد.

    نايابى اجتماع يك چنين اوصاف مثبت و منفى، سرانجام مسأله رهبرى را به صورت «كبريت احمر» درآورده و با مشكلاتى فراوان روبرو ساخته است و به خاطر همين پيچيدگى است كه بشر امروز در حل امور مربوط به رهبرى به تشكيل كنگره‏ ها، سمينارها و شوراها و كنفرانسهاى ميهنى و بين‏ المللى دست زده و خواسته است از اين طريق گره رهبرى را بگشايد.
    اگر مسأله رهبرى، امروز مورد توجه جهان غرب گرديده، از دير باز پيشوايان بزرگ اسلام، بحثهاى تكان دهنده‏اى پيرامون آن انجام داده‏اند كه نمونه‏هاى آن را در فرمان امام على (ع) به مالك و وصيت او به فرزندش امام حسن (ع)، و پيام فشرده‏ اش به محمد بن ابى بكر مشاهده مى‏ كنيم.

    اگر در رهبرى اجتماعى با كلاف سر درگمى روبرو هستيم، و هر چه بيشتر سعى مى‏كنيم، شايستگان آن مقام را كمتر مى‏يابيم، در مسأله «قيادت الهى» كه در انسانهائى به نام پيامبر و رسول تجلى مى‏كند و مهندسى انسانها را در تمام شؤون زندگى اعم از مادى و معنوى بر عهده مى‏گيرند، با مشكل دو چندان يا ده و صد چندانى روبرو مى‏باشيم، زيرا تحمل مسؤوليت عظيم الهى آنچنان امتيازات بزرگ و برجستگيهاى فزون از حد لازم دارد كه دارندگان آنها را از نظر قدرت به صورت عنقاى مغربى درآورده كه گاهى در ميان امت بزرگ فقط يك نفر شايسته آن مقام مى‏گردد و اگر تاريخ نبوت، پيامبران فزونى را معرفى مى‏كند، ولى پيامبران صاحب كتاب و بالاتر از آن صاحب شريعت بسيار كم بوده و خاتم آنان به يك فرد منحصر مى‏باشد.

    صفات پيامبر اکرم در قرآن مجید

    دشوارى رهبرى پيامبر خاتم: رهبرى پيامبر گرامى به خاطر جهانى بودن آن از يك طرف، و خاتم و آخرين سفير بودن او از طرف ديگر، با دشواريهاى فراوانى همراه بود، اقوامى كه هدايت آنها را بر عهده گرفته بود، از نظر فرهنگ و تمدن آگاهى و بينش ، اخلاق و انضباط، در يك سطح نبودند، خود اين اختلاف، امواجى از مشكلات را در طريق رهبرى او پديد آورده بود خداوند به خاطر پيروزى بر اين سختيها او را با استعدادى بس فراوان كه مظهر مجموعه‏اى از كمالات انسانى بود،آفريد و پس از چهل سال تربيت زير نظر بزرگ‏ترين فرشته از فرشتگان جهان‏1، او را براى رهبرى برگزيد.
    در پرتو انديشه‏هاى حكيمانه، و علاقه به هدف و دلسوزى بر امت، مشكلات را حل كرده و تمدنى را پى‏ريزى كند كه براى آن تاكنون نظيرى ديده نشده است.
    خدا در قرآن با بيانى زيبا به كمالات روحى و علل پيروزى او در معركه رهبرى اشاره مى‏نمايد چه بهتر در اين بحث با صفات برجسته اين شخصيت الهى آشنا شويم:

    1- علاقه و دلسوزى به هدف‏

    علاقه به هدف، عامل خودكارى است كه مدير يك مجتمع بزرگ و يا كوچك را بر سعى و تلاش، و تفوق بر مشكلات وادار مى‏سازد، و غبار خستگى را از چهره جان او پاك مى‏كند و اگر مدير از درون، به كارى كه براى آن گمارده شده است، احساس علاقه نكند، چنين مديريتى فاجعه‏انگيز است .
    قرآن به علاقه قابل تحسين پيامبر بر هدايت مردم تصريح مى‏نمايد: 
    «فلعلك باخع نفسك على آثار هم ان لم يومنوا بهذا الحديث اسفا» (كهف /6)
    «شايد جان خود را به دنبال آنان آنگاه كه به رسالت تو ايمان نياورند از دست بدهى!»
    اين جمله حاكى از نهايت علاقه يك طبيب اجتماعى است كه در راه مداواى بيمار خود تا آن حد مى‏كوشد كه در پرتگاه هلاك و نابودى قرار مى‏گيرد و در آيه ديگر مى‏فرمايد: 
    «ولا تحزن عليهم ولا تكن فى ضيق مما يمكرون» (نمل /70)
    «برگستاخى كافران غم مخور، از مكرو حيله آنان بر خود فشار مده»
    باز مى‏فرمايد: «فلا تذهب نفسك عليهم حسرات ان الله عليم بما يصنعون» (فاطر /80)
    «جان خود را بر اثر شدت تأسف بر آنها از دست مده، خداوند از آنچه كه انجام مى‏دهند آگاه است».
    «فلا يحزنك قولهم انا نعلم ما يسرون و ما يعلنون» (يس /76)
    «سخنان آنان تو را غمگين مسازد، ما از كارهاى پنهانى و آشكار آنان آگاهيم».
    آيات در اين مورد كه حاكى از علاقه عميق و فزون از حد اين رهبرى آسمانى به هدايت امت خود است بيش از اينها است و ما براى فشرده گويى به همين اندازه اكتفاء مى‏كنيم.

    2- مظهر خلق عظيم

    ادامه »

    موضوعات: ویژگی هاو شایستگی های پیامبراعظم (صلی الله علیه و آله و سلم)
    [سه شنبه 1393-11-07] [ 09:19:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      محمد (ص) رسول مهربانی ...

    پیامبر گرامی اسلام را آنگونه که بود، بشناسیم

    پیامبر گرامی اسلام را آنگونه که بود، بشناسیم

    در عصری به سر می بریم كه از لحاظ ظلمت با جاهلیت اولی تفاوتی ندارد جز این كه آن جاهلیت، بسیط و كهنه بود اما جاهلیت عصر مدرن جاهلیت پیشرفته است. اگر در آن جاهلیت با شمشیر و هجو و خاكستر و خار و شكمبه شتر به جنگ نبی اكرم صلی الله علیه و آله می آمدند، در این جاهلیت نیز با كاریكاتور و كتاب و ماهواره و اینترنت و انواع و اقسام دروغ پردازی ها آن هم با رنگ و لعاب زیبا و جذاب و پشت سر قیافه های جذاب و ادكلن و كراوات زده و حق به جانب ، به جنگ پیامبر اخلاق و خوبی ها می آیند.

    كسانی كه با فشردن یك دكمه صدها هزار نفر را در ژاپن به كام مرگ می فرستند و هواپیمای مسافر بری ایران را كه پر از زن و كودك است منهدم می نمایند و سایر فجایع را در ویتنام و افغانستان و عراق و پاناما و سایر نقاط دنیا در كارنامه سیاه خود دارند با قیافه ای كاملا حق به جانب در رسانه های خود، دین اسلام را متهم به خشونت می نمایند و احكام تربیتی و انسانی آن را از قبیل قصاص و مجازات های مختلف زیر سۆال می برند!!!

    نكته ای كه در این نوشتار به مناسبت میلاد نبی مكرم اسلام صلی الله علیه و آله قصد پرداختن به آن را داریم این است كه ما مسلمان ها در مقابله با این هجمه دنیای غرب علیه نباید منفعل شویم، این دنیای اسلام است كه حق دارد غرب را در اخلاق به چالش بكشد و در زمینه حقوق بشر و مسائل خانواده و حقوق زنان از آنها به پرسشگری بپردازد ، این غربیها هستند كه به تمام دنیا باید پاسخگو باشند. پس ما نباید بنشینیم تا اینكه آنها هجمه ای كنند و شبهه ای طرح نمایند و ما از روی انفعال پاسخی مطرح كنیم كه آن هم در هیاهوی رسانه ای آنها گم شود!

    نكته دیگر این كه وقتی دشمنان اسلام و پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله، دین اسلام و پیامبر آن را متهم به خشونت و اموری از این قبیل می نمایند ما نباید در مقابل به انفعال افتاده و برای دفع این تهمت تا آنجا پیش برویم كه بعضی از مسلمات احكام اسلامی را زیر سۆال ببریم و در یك كلام از افراط و تفریط پرهیز نماییم.

    در سالیان گذشته در رسانه های مكتوب و غیره مشاهده می نمودیم كه عده ای غرب زده در مقابل این هجمه چنان منفعل شدند كه به عنوان مثال جهاد ابتدایی، قصاص، دیه زن و مرد و ارث این دو، رجم، سن بلوغ دختران و غیره، را به مناقشه و مناقصه می گزاردند و بعضا تا مرز انكار نیز پیش می رفتند!

    ما مسلمان ها در مقابله با این هجمه دنیای غرب علیه نباید منفعل شویم ، این دنیای اسلام است كه حق دارد غرب را در اخلاق به چالش بكشد و در زمینه حقوق بشر و مسائل خانواده و حقوق زنان از آنها به پرسشگری بپردازد ، این غربیها هستند كه به تمام دنیا باید پاسخگو باشند

    دین اسلام دین اعتدال است پیامبر بزرگوار این دین نیز در عین این كه « رحمةٌ للعالمین » (1) است دستور قتل برخی از معاندان را نیز صادر می فرمود (2) و به طور مختصر باید بگوییم: پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله دارای مقام جمع الجمعی بود و در آئینه بودن نسبت به صفات حق تعالی مرآت تامی بودند كه ذات كبریایی را بدون هیچ دخل و تصرفی منعكس می نمودند و همانطور كه ذات مقدس خداوند هم متصف به رحمت می شود و هم متصف به غضب ، نبی مكرم اسلام صلی الله علیه و آله نیز از هر دو برخوردار بودند گرچه رحمت خداوند بر غضبش سبقت دارد لكن همین نیز در پیامبر ما منعكس بود و جنبه رحمت او بارزتر از جنبه قهر و غضب بود لكن این گونه نبود كه هیچ قهر و غضبی در كار نباشد بلكه همانطور كه خود خداوند ارحم الراحمین است در موضع عفو و رحمت (3) ایشان هم در موضع عفو و رحمت «‌ رحمة للعالمین » بودند، « رۆوف و رحیم » (4) بودند و همانطور كه خداوند اشدّ المعاقبین در موضع انتقام و عذاب است (5) ایشان نیز به جای خود اهل قهر و غضب بودند و اساسا اگر كسی در هیچ موردی غضب نكند از سیرت انسانی خارج است یعنی كسی پیدا شود كه حتی برای خدا نیز غضب نكند و به خاطر خدا نیز هیچ گاه ناراحت نشود. این نه تنها كمال نیست بلكه از بزرگترین عیوب نیز می باشد.

    در واقع مسأله این است كه اولیاء خدا و در رأس آنان نبی مكرم اسلام صلی الله علیه و آله هیچ گاه برای شخص خودشان و امور شخصی‌شان غضبناك نمی شدند و تصمیمی از روی غضب نمی گرفتند و دستور قتل صادر نمی فرمودند. اما آنجا كه پای دین خدا در میان می آمد و حق و حقوق خداوند مطرح می شد، ممكن بود حكم قتل نیز صادر نمایند و این حكم قتل نیز به حكم « و ما ینطق عن الهوی » (6) در واقع حكم خود خداوند بوده است .

    در این زمینه مناسب است مثالهایی را به نظاره بنشینیم:

    ادامه »

    موضوعات: پیامبر گرامی اسلام را آنگونه که بود، بشناسیم
     [ 05:00:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      پیامبر اعظم (ص) ...

     

    سیره‌ رسول نور(صلی الله علیه و آله و سلم) در کلام وحی

    پیامبر اعظم(ص)تمام اعمال، حركات، سكنات، گفته‌ها و اوصاف نفسانی كه سیره و سنت پیامبر نام دارد از طریق وحی انجام می‌گیرد از این رو سنت و سیره آن حضرت حجت است لذا اطاعت از سنت و سیره اطاعت خداوند است، «مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ.»[1] 
    «كسی كه از پیامبر اطاعت كند همانا اطاعت خداوند را نموده» پس بنابراین این دو از هم جدا نخواهند بود، زیرا تمام آنچه را می‌گوید و انجام می‌دهد از ناحیه خداوند است و هرگز از روی هوی و هوس نمی‌باشد، «وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْیٌ یُوحی[2]» «هرگز از روی هوای نفس سخن نمی‌گوید، آن‌چه آورده چیزی جز وحی نیست كه به او وحی شده است». 
    إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ ما یُوحی[3] «تنها از آنچه به من وحی می‌شود پیروی می‌كنم». 
    و چون پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ برای همگان اسوه حسنه است «لَقَدْ كانَ لَكُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ»[4] پس باید آنچه كه رسول خدا برای مردم آورده بگیرند و اجراء كنند و آنچه كه از او نهی كرده از آن خودداری كنند. «ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا[5] آنچه كه پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ برای شما آورده بگیرید و آنچه را كه از آن نهی كرده از آن خودداری كنید.» 
    این آیه سند روشنی برای حجت بودن سنت رسول خدا[6] ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ است. 
    سیره پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ در قرآن
    در مورد سیره پیامبر در قرآن بحث گسترده‌ای است ولی ما به طور اختصار به بعضی از آنها اشاره می‌كنیم.

    دلسوزی نسبت به امت

    پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ آن قدر به مردم دلسوز بود و در صدد هدایت آنها بود كه قرآن آن را این گونه بیان می‌فرماید: فَلَعَلَّكَ باخِعٌ نَفْسَكَ آثارِهِمْ إِنْ لَمْ یُؤْمِنُوا بِهذَا الْحَدِیثِ أَسَفاً[7] «شاید جان خود را به دنبال آنان، آن گاه كه به رسالت تو ایمان نیاوردند از دست بدهید.» 
    این نشان از سعی و تلاش پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ اسلام در هدایت امت دارد تا جایی كه خود را در پرتگاه هلاكت و نابودی قرار می‌دهد تا مردم را هدایت كند. 
    خداوند در جوابی دیگر می‌فرماید: وَ لا تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ وَ لا تَكُنْ فِی ضَیْقٍ مِمَّا یَمْكُرُونَ[8] 
    «بر گستاخی كافران غم مخور، از مكر و حیله آنان بر خود فشار مده.» 
    باز می‌فرماید: فَلا تَذْهَبْ نَفْسُكَ عَلَیْهِمْ حَسَراتٍ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِما یَصْنَعُونَ[9]. 
    «جان خود را به اثر شدت تأسف به آنها از دست مده، خداوند از آنچه كه انجام می‌دهند آگاه است.»[10]

    تطهیر امت اسلامی

    یكی از كارهای پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ این است كه پاك كننده‌ی امت اسلامی است چون خود پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ پاك و مطهر است لذا امت خویش را پاك می‌كند: خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَهً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَكِّیهِمْ بِها وَ صَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ[11]. 
    «از اموال آنها صدقه‌ای بگیر تا به وسیله آن پاك و پاكیزه‌شان سازی برایشان دعا كن زیرا دعای تو برای آنان آرامش است». 
    زكات در این آیه به عنوان نمونه است بلكه تمام دستورات اسلامی پاك كننده است و كسی كه دستورات اسلام را انجام بدهد به طهارت می‌رسد، در آیه فوق به پیامبر خطاب می‌كند و این جمله «تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَكِّیهِمْ» وصف صدقه نیست زیرا ضمیر «ـها» به صدقه بر می‌گردد لذا ضمیر «هم» در تطهیرهم و تزكیهم به صدقه بر نمی‌گردد با این توصیف معنای آیه این می‌شود كه ای پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ : با گرفتن صدقه از اموال مردم، خود مردم را تطهیر و تزكیه می‌كنی.[12]

    رأفت و رحمت پیامبر نسبت به امت

    رحمت و رأفت از صفات خداوند است، رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ مظهر این صفات الهی است وقتی كه پیامبر از مردم زكات می‌گیرد خداوند به پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ می‌فرماید: وَ صَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ[13] «ای پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ برای آنها دعا كن زیرا تو برای آنها آرامشی» یعنی ای پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ تو برای آنها رحمتی پس برای آنها دعا كن كه دعای مستجاب تو باعث آرامش و سكون آنها خواهد شد اگر چه دادن زكات جز وظایف آنها است ولی باز پیامبر با آن رحمت خاصه‌ی خود برای آنها دعا می‌كند. 
    لذا خود پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ می‌فرماید: حیوتی خیره لكم و مماتی خیر لكم، «زندگی من برای شما خیر است مرگ من هم برای شما خیر است»[14]

    صبر و پایداری

    خداوند مسئولیت سنگینی بر عهده پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ قرار داد و فرمود: إِنَّا سَنُلْقِی عَلَیْكَ قَوْلاً ثَقِیلاً[15] «ما گفتار سنگینی را به تو وحی می‌كنیم» این گفتار سنگین همان رسالت جهانی اوست، انجام این رسالت جز با پایداری و صبر ممكن نیست لذا خداوند در آیات متعددی پیامبر را دعوت به صبر می‌كند: وَ لِرَبِّكَ فَاصْبِرْ[16] «برای خدا در طریق ابلاغ رسالت بردبار باش». فَاصْبِرْ كَما صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَ لا تَسْتَعْجِلْ[17] «بسان پیامبران اولوا العزم صبر نبی و درباره آنها عجله نكن.[18]» 
    فَاسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَكَ[19] «بنابراین همان گونه كه فرمان یافته‌ای استقامت كن هم‌چنین كسانی كه با تو به سوی خدا آمده‌اند». 
    پس از این استفاده می‌شود این سیره پیامبر كه همان صبر و استقامت باشد وظیفه پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ به تنهایی نیست بلكه تمام كسانی كه از شرك به سوی ایمان باز گشته‌اند باید استقامت كنند.[20] 
    سراسر زندگی پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ با مشكلات همراه بوده آزارها و اذیت‌های فراوانی نسبت به او روا می‌داشتند او را سنگباران می‌كردند، محاصره اقتصادی و سیاسی می‌نمودند، یاران او را شكنجه و آزار می‌دادند او را دشنام و ناسزا می‌گفتند، گاه او را دیوانه و گاه ساحر خطاب می‌كردند اما در تمام این مشكلات شیكبا و صبور بود و با این صبر و استقامتی كه پیشه كرد باعث شد كه دینش جهانی شود، باید مؤمنین به این سیره اقتداء كنند لذا علی ـ علیه السّلام ـ می‌فرماید: صبر و استقامت به رهبران و زمامداران واجب است زیرا خداوند به پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ فرمود: فَاصْبِرْ كَما صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ، همین معنا را بر دوستان و اهل طاعتش نیز واجب كرده است چرا كه می‌گوید برای شما در زندگی پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ اسوه نیكویی است.[21]

    ادامه »

    موضوعات: سیرة رسول نور (صلی الله علیه و آله و سلم) در کلام وحی
     [ 11:04:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت