محمد رسول الله(ص)








اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        








جستجو





موضوعات


  • همه
  • بدون موضوع
  • عشاق محمّد(ص)
  • محمد(ص) خیر العالمین
  • پیامبر اعظم (ص)
  • ویژگی هاو شایستگی های پیامبراعظم (صلی الله علیه و آله و سلم)
  • سیره شناسی رسول خدا در حوزه بصیرت دینی
  • صلوات رمز محبت
  • پیامبران وآخرین پیامبر
  • پیامبر اعظم (ص)اسوه حسنه
  • محمد(صلی الله علیه و آله و سلم)پیامبری برای همیشه
  • افتخار پیامبر ما
  • پیامبر گرامی اسلام را آنگونه که بود، بشناسیم
  • سیرة رسول نور (صلی الله علیه و آله و سلم) در کلام وحی
  • بزرگ آل یا رسول الله
  • افتخارما پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)
  • محمد(ص) نورالعالمین
  • محمد حبیب الله
  • محمد (ص) پیام آور مهربانی
  • پیامبر رحمت (ص)
  • حدیث نبوی
  • نماز
  • تصویر زیبا از نام پیامبر(ص)
  • نبی جاویدان محمد(ص)
  • کلام جاوید
  • شهادت بانوی دوعالم ، فاطمه زهراء(س) بر پیروانش تسلیت
  • کلام جاوید
  • محمد صلی الله علیه و آله پیامبر صلح و دوستی
  • "ام ابیها"
  • حلول ماه رجب
  • میلاد نور مبارک
  • مبعث پیامبر نور و رحمت مبارک
  • رهروان پیامبر(ص)
  • شعبان ماه رسول خدا(ص)مبارک
  • (برندگان و بازندگان واقعی هجوم به یمن
  • طوفان جاهلیت (برندگان و بازندگان واقعی هجوم به یمن)
  • وفات حضرت خدیجه(س)
  • ولادت امام حسن مجتبی(علیه السلام) مبارک باد
  • احیای شبهای قدر
  • شهادت امام علی (علیه السلام)
  • عید فطردر کلام پیامبر(ص)
  • سبک زندگی اسلامی
  • پیامبر اعظم (ص) در کلام معصومین
  • اصول شیعه
  • سبحان الله
  • مناسبت ها
  • مساجد
  • زمینه های ظهور
  • عاشقانه های الهی
  • جمعه روز عشاق مهدی(عج)
  • دوستی با خدا
  • غدیر
  • محرم
  • یوسف زهرا
  • شکر خدا
  • #احادیث_معصومین
  • یا مهدی(عج)

  •  
      #کودکی_و_نور_ایمان ...

    کودکی و نور ایمان
    سهل شوشتری از بزرگان عرفاست. او می‌گوید: سه ساله بودم که دایی‌ام «محمد بن سوار» شبی از بستر برخواست و مشغول نماز شب شد ـ همیشه کارش این بود ـ آن شب به من گفت: «پسرم! آیا آن خداوند که تو را آفرید یاد نمی‌کنی؟»
    گفتم: چگونه او را یاد کنم؟ گفت: «هر گاه به بستر خواب رفتی، سه بار از دل بگو: خدا با من است و مرا می‌نگرد و من در محضر او هستم.‌»
    چند شبی جملات فوق را از دل گفتم. سپس گفت: «این جملات را هر شب، هفت بار بگو!» من چنین کردم. شیرینی این ذکر در دلم جای گرفت. پس از یکسال گفت:«تا آخر عمر آن جملات را بگو که همین ذکر، دست تو را در دو جهان می‌گیرد.‌» به این ترتیب، نور ایمان به توحید در دوران کودکی در دلم راه یافت و بر سراسر قلبم چیره شد.

    موضوعات: عاشقانه های الهی
    [شنبه 1395-04-26] [ 06:20:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      #عاشقانه_های_الهی ...

    فقط خدا…

    موضوعات: عاشقانه های الهی
    [چهارشنبه 1395-04-23] [ 09:35:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      #عاشقانه_های_الهی ...

    موضوعات: عاشقانه های الهی
    [شنبه 1395-04-19] [ 10:48:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت